ابزار پلتفرم و کاربرد ها

همه‌ی ما اصطلاح‌های پلتفرم (Platform) و کسب و کارهای پلتفرمی را می‌شنویم و به کار می‌بریم.
همچنین می‌توانیم مثال‌های متعددی از مدل کسب و کار پلتفرمی را فهرست کنیم.
اینستاگرام، فیس بوک، لینکدین، آمازون، اوبر و گوگل (در نقش موتور جستجو)، تنها نمونه‌هایی از پلتفمرم های بین‌المللی محسوب می‌شوند.
در فضای اینترنت کشور خودمان هم می‌توانیم از آپارات، دیجی‌کالا، بلاگفا، باما، دیوار، شیپور و نیز اسنپ، تپ‌سی، کلوب، پونیشا، لست سکند و کافه بازار، به عنوان مثالهای خوبی از پلتفرم های موفق و پرمخاطب نام ببریم.
بنابراین با توجه به آشنایی شما با مفهوم پلتفرم و تجربه‌ی نمونه‌هایی از آن، این درس صرفاً به تعریف پلتفرم و ویژگیهای پلتفرم می‌پردازد.
پس از آشنایی با تعریف پلتفرم، می‌توانیم بهتر در مورد این‌که چه کسب و کارهایی پلتفرم محسوب می‌شوند قضاوت کنیم.
معنی لغوی پلتفرم چیست؟
کلمه پلتفرم (به انگلیسی: Platform) به معنای سکو است. هم‌چنین معمولاً سکوها و قسمت‌هایی از سالن‌ها که ارتفاع‌شان از بقیه‌ی سالن بالاتر است، پلتفرم نامیده می‌شوند.
طی قرون اخیر، هرگاه کسی روی سکویی می‌رفته که بهتر دیده شود، آن سکو پلتفرم نامیده می‌شده است.
جالب است بدانید در ادبیات لاتین هم، کلمه‌ی مشابهی به صورت پول‌پیتوم (Pulpitum) وجود دارد که به همین معنا به کار می‌رفته است: محل بلندی که کشیشان بر روی آن می‌ایستاده‌اند تا بهتر دیده شوند و صدایشان بهتر به گوش مخاطب برسد.

تعریف مدل کسب و کار پلتفرمی چیست؟
اجازه بدهید ابتدا تعریف مطرح شده در کتاب انقلاب پلتفرم را مرور کنیم:
A platform is a business based on enabling value-creating interactions between external producers and consumers.
The platform provides an open, participative infrastructure for these interactions and sets governance conditions for them.
در این‌جا چند نکته‌ی کلیدی مطرح شده در تعریف پلتفرم توسط جفری پارکر و همکارانش را با هم مرور می‌کنیم:
 پلتفرم یک کسب و کار است.
 پلتفرم ها از طریق ایجاد تعامل (Interaction) ارزش آفرینی می‌کنند.
 پلتفرم ها تعامل را میان تولیدکنندگان بیرونی و مصرف کنندگان بیرونی ایجاد می‌کنند و شکل می‌دهند.
 بخشی مهمی از نقش پلتفرم، ایجاد زیرساخت برای شکل گیری تعامل‌ها و نیز تعیین چارچوب و قواعد حاکم بر این تعامل‌هاست.
همان‌طور که می‌بینید مهم‌ترین ویژگی پلتفرم این است که به جای تولید و عرضه‌ی محصول، فضا و زیرساختی برای رابطه‌ی میان تولیدکنندگان و مصرف کنندگان یک محصول (کالا یا خدمت) ایجاد می‌کند.
به کسب و کاری که پلتفرم نیست چه می‌گویند؟
شاید یک دهه قبل، باید با جزئیات بسیار و تلاش و کوشش توضیح می‌دادیم که کسب و کار پلتفرمی چیست و مدل کسب و کار پلتفرم چگونه کار می‌کند.
اما الان احتمال بیشتری وجود دارد که بپرسید: کسب و کارهایی که پلتفرم نیستند، چه نامیده می‌شوند؟
آیا همین که به آن‌ها کسب و کار سنتی بگوییم کافی است؟ یا نام دیگری برای این نوع کسب و کارها وجود دارد؟
کسب و کار سنتی اصطلاح نادرستی نیست. اما اگر می‌خواهید در فضای پلتفرم‌ها صحبت کنید و به تحلیل مدل کسب و کار پلتفرمی بپردازید، اصطلاح تخصصی دیگری وجود دارد که در مقابل پلتفرم قرار می‌گیرد: پایپ لاین (Pipeline) یا کسب و کار خطی.
مدل پایپ لاین (خطی)
وقتی مدل کسب و کار به شکل خطی تعریف می‌شود، دقیقاً یک زنجیره ارزش مستقیم و شفاف در کسب و کار وجود دارد:
•    مواد اولیه / خدمات اولیه تأمین می‌شود.
•    محصول طراحی و تولید می‌شود (چه از جنس کالا و چه خدمت)
•    محصول به مشتریان بالقوه معرفی می‌شود
•    از طریق کانالهای عرضه (دیجیتال یا فیزیکی) به دست مشتری می‌رسد
•    مشتری هم رضایت یا نارضایتی خود را به صورت کلامی یا در قالب خریدهای بعدی به کسب و کار اعلام می‌کند.
بنابراین اگر می‌خواستید ببینید که یک کسب و کار از نوع پایپ لاین است یا نه، دو مورد از سوال‌های کلیدی چنین خواهد بود:
•    آیا آن کسب و کار، در طراحی و تولید محصولی که عرضه می‌کند، متخصص و فعال است یا نه؟
•    اگر شما اولین کسی باشید که با آن کسب و کار آشنا می‌شوید، آیا چیزی برای ارائه به شما دارند؟
هیچ‌کس انتظار ندارد زاکربرگ بتواند پست‌های عالی و حرفه‌ای روی فیس‌بوک بگذارد.
هم‌چنین اگر شما نخستین کاربر اینستاگرام باشید، هیچ چیز خاصی برایتان ندارند و صرفاً از شما خواهند خواست عکس‌ها و حرف‌های خود را در آن‌جا منتشر کنید تا دیگران بیایند و ببینند.
پلتفرم و پایپ لاین دو انتهای یک طیف هستند
نباید احساس کنیم که بحث پلتفرم و پایپ لاین، دقیقاً یک تقسیم بندی مطلقِ دوگانه (صفر و یک) است.
پلتفرم و پایپ لاین یک طیف هستند و کسب و کارها ممکن است در جایی بین این دو قرار گیرند.
به عنوان مثال، عمده‌ی سایت‌های خبری را می‌توان کسب و کار پایپ‌لاین دانست. این در حالی است که کامنت‌ها و نظرات خوانندگان هم نقش مهمی در رونق آن‌ها دارد و احتمالاً هنگام خواندن خبرهای مهم، بخشی از کامنت‌ها را می‌بینید.
به عنوان یک سوال ساده می‌توانید از خود بپرسید: اگر من امروز به این سایت خبری امتیاز ۱۰۰ بدهم و از فردا دیگر این سایت کامنت‌ها را منتشر نکند، امتیاز آن نزد من به چند کاهش خواهد یافت؟
میزان امتیازی که به عنوان کاهش در نظر می‌گیرید، شاخصی است که فاصله گرفتن کسب و کار از الگوی خطی را نشان می‌دهد.
قلب کسب و کارهای پلتفرمی در کجاست؟
با توجه به این‌که کسب و کارهای پلتفرمی تخصصی در تولید و عرضه‌ی محصول ندارند، قلب آن‌ها در مکانیزمی است که عرضه کننده و تقاضاکننده را به یکدیگر وصل می‌‌کند.
به الگوریتم‌هایی که این کار را انجام می‌دهند، الگوریتم های تطبیق دهنده یا Matching Algorithms گفته می‌شود.
هر چه یک پلتفرم بتواند عرضه کننده را بهتر به تقاضاکننده برساند و بالعکس، برای هر تقاضایی عرضه‌کننده‌ی مناسب‌تری را بیابد، قدرت آن بیشتر خواهد بود.
به پلتفرم تاکسی‌های اینترنتی فکر کنید.
عده‌ی زیادی راننده و عده‌ی بسیاری مسافر از این پلتفرم‌ها استفاده می‌کنند.
برای شما به عنوان مسافر، جذاب نیست که نام و مشخصات و موقعیت همه‌ی رانندگان را بدانید.
راننده هم تمایل ندارد با اطلاعات همه‌ی مسافرین روبرو شود.
انتظار شما این است که پلتفرم از بین تمام رانندگان، راننده‌ای را که موقعیت و ترجیحش به مبداء و مقصد شما نزدیک است، جستجو کرده و به شما معرفی کند.
برای راننده هم مهم است که پلتفرم، مسافر خوب (از نظر مسیر، کرایه و اخلاق و برخورد) را برای او پیدا کرده و به وی پیشنهاد دهد.
همان‌طور که می‌بینید اصل ماجرا در Matching است و همه‌ی فرایندهای دیگر – که البته بسیار مهم نیز هستند – حول این محور کلیدی شکل می‌گیرند.
جمله‌ای که دایان کویل مطرح می‌کند و در اسناد دیگر هم نقل شده و مورد استناد قرار می‌گیرد، کمک می‌کند تا مفهوم پلتفرم بهتر در ذهن‌مان بماند:
…matching supply and demand more efficiently, using technology to reduce the transaction costs involved in acquiring goods or services from the people able to provide them…
پلتفرمها قرار است با تطبیق دادن کارآمد‌تر عرضه و تقاضا با استفاده از تکنولوژی، هزینه‌ی تعامل میان تأمین‌کنندگان و دریافت‌کنندگان کالاها و خدمات را کاهش دهند.

(0) - (0)

XML دیدگاه ها: RSS | Atom

دسته‌بندی‌ها